سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیم از خدا کلید هر حکمتی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

شب های قدر

ارسال‌کننده : زینب در : 90/5/30 10:16 عصر

  

 

 

 

چون نامه جرم ما به هم پیچیدند * بردند به دیوان عمل سنجیدند * بیش ازهمگان گناه مابود ولی ما را به محبت علی(ع)بخشیدند.
با عرض تسلیت در لیالی قدر این حقیر را ازدعای خیرخویش فراموش نکنید.التماس دعا




کلمات کلیدی :

خدا.........

ارسال‌کننده : زینب در : 90/5/21 1:52 صبح

عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
همان یک لحظه ی اوّل
که اوّل ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان

جهان را با همه ی زیبایی و زشتی
به روی یکدیگر، ویرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم

که می دیدم یکی عریان و لرزان،دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین
زمین و آسمان را
واژگون مستانه می کردم

عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان


هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو
آواره و دیوانه می کردم
عجب صبری خدا دارد
چرا من جای او باشم


همین بهتر که او جای خود بنشسته و تاب تماشای زشتکاریهای این
مخلوق را دارد
وگر نه من به جای او بودم


یک نفس کی عادلانه سازشی
با جاهل و فرزانه می کردم

عجب صبری خدا دارد، عجب صبری خدا دارد




کلمات کلیدی :

یه داستان جالب وقشنگ( البته همه ی داستانای بهلول قشنگن)

ارسال‌کننده : زینب در : 90/5/21 1:27 صبح

 

بهلول

آورده اند که بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمو د . شیادی چون شنیده بود بهلول
دیوانه است جلو آمد و گفت :
اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده
سکه که به همین رنگ است به تو میدهم . بهلول چون سکه های او را دید دانست که آنها از مس هستند و ارزشی ندارند به آن مرد گفت به یک شرط قبول می کنم :

اگر سه مرتبه با صدای بلند مانند الاغ عر عر کنی !!!
شیاد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود . بهلول به او گفت :
تو که با این خریت
فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلا می باشد ، من نمی فهمم که سکه های تو از مس است . آن مرد شیاد چون کلام بهلول را شنید از نزد او فرار نمود .




کلمات کلیدی :

   1   2      >
سوسا وب تولز - ابزار رایگان وبلاگ
Susa Web Tools